نیروی کار مهم ترین عامل رشد اقتصادی است و تغییرات تکنولوژی به دنبال استفاده بهینه تر از این عامل مهم تولیدی است در طول زمان بشر بسیاری از کارها را به ماشین سپرده و فرصت بیشتری به انسان جهت نوآوری و خلاقیت داده است.
بر این اساس سطح بهره وری نیروی کار(کارایی و اثربخشی) در دنیا به طور فزایند های در حال افزایش است. این موضوع در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی کشور نیز به طور ویژه مورد تاکید قرار گرفته است از جمله بیان شده است بر – تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی، پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و ساماندهی نظام ملی نوآوری و محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار.
در سال های چند دهه گذشته در کشورمان نیز سرمایه گذاری زیادی جهت توانمند سازی نیروی کار کشور با اهدافی از جمله ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی صورت گرفته است اما آمارها حاکی از این موضوع است که بازار کار به قدر کفایت از این سرمایه عظیم بهره نبرده است. بر اساس آخرین گزارش طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران در فصل بهار سال ۱۳۹۸ نرخ مشارکت اقتصادی نیروی کار کشور(نسبت جمعیت فعال ده ساله و بیشتر به کل جمعیت ده سال به بالا) معادل (۴۰.۶ درصد) بوده است این نرخ برای مردان ۶۵ درصد و برای بانوان ۱۶.۱ بوده است. این شاخص اولین شاخص هشدار دهنده در بازار کار کشور است که بیانگر عدم انگیزه سرمایه های انسانی جهت ورود به بازار کار است. لازم به ذکر است که در خیلی از موارد پایین بودن این شاخص خود به خود منجر به پایین نشان دادن نرخ بیکاری شده است به عبارتی نرخ بیکاری کاهش یافته صرفا به خاطر عدم تقاضای نیروی کار به بازار کار نه به واسطه شاغل شدن افراد. شاخص هشدار دهنده بعدی، سهم فارغ التحصیل آموزش عالی از جمعیت بیکاران است بر اساس گزارش مرکز آمار معادل ۴۰.۳ درصد(۱.۱۹۰میلیون نفر) از بیکاران کشور دارای تحصیلات عالی هستند و نظام آموزشی کشور سرمایه گذاری زیادی جهت توانمند سازی آنها داشته است اما بازار کار از آنها بهره مندی کافی نبرده است نکته قابل تامل تر اینکه در بین ۹۳۲ هزار نفر بانوان بیکار معادل ۶۵ درصد دارای تحصیلات عالی هستند.
از نظر اقتصادی نرخ بیکاری در کنار شاخص سهم اشتغال ناقص(نسبتی از افراد شاغل که کمتر از ۴۴ساعت در هفته کار می کنند و خو اهان کار بیشتری هستند) تصویر بهتری از وضعیت بیکاری در بازار کار را نشان می دهد. در فصل بهار سال ۱۳۹۸ سهم اشتغال ناقص ۱۰ درصد بوده است که به عبارتی حدود ۱۹.۷ درصد از کل جمعیت فعال کشور یا بیکار بودند و یا اینکه شاغل بوده اما خواهان کار بیشتری هستند همچنین بر اساس آمار تعداد افراد شاغل با ۴۴ ساعت کار در هفته (اشتغال متعارف) معادل ۱۵.۸۳۵ میلیون نفر بوده است که چنانچه این افراد را صرفا شاغل واقعی محسوب کنیم معادل ۴۲ درصد افراد فعال جامعه، یا بیکار هستند و یا اینکه اشتغال ناقص داشتند. این موضوع نیز نشان می دهد که به طور بهره ور از نیروی کار جامعه استفاده نشده است.
همچنین بر اساس آمار سازمان ملی بهره وری آسیا در سال ۲۰۱۶ سطح بهره وری نیروی کار کشور ژاپن ۳.۷۶برابر، کشور کره ۲.۴۵ برابر، استرالیا ۵.۲ برابر، هنگ گنگ ۴.۲۳ برابر، کویت ۳ برابر، عمان ۱.۵۵ برابر و کشور ترکیه ۱.۵برابر کشورمان بوده است در حالی که شاخص های سرمایه های انسانی کشور از بسیاری از کشورهای مذکور بالاتر است. از این می طلبد سیاست گزاران بازار کار جهت عملیاتی شدن اهداف سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نسبت به شاخص های بازار کار و نحوه استفاده کارا و اثربخش از سرمایه های انسانی حساسیت بیشتری داشته باشند.