در سالهای اخیر، با افزایش تنشهای ژئوپلتیک و بازگشت به سیاستهای حمایتگرایانه، نظام تجارت جهانی با تحولات اساسی مواجه شده است. در مرکز این تحولات، ایالات متحده با استفاده هدفمند از تعرفهها تلاش کرده تا توازن تجاری را به نفع خود تغییر دهد، زنجیرههای تأمین جهانی را بازتعریف کند و فشار اقتصادی بر رقبا وارد کند. این گزارش به تحلیل نقش تعرفهها در اقتصاد جهانی و تأثیر راهبردی تعرفهگذاری ایالات متحده بر جریان تجارت بینالمللی و اقتصاد کشورهای هدف میپردازد.
- ساختار و جایگاه تعرفه در تجارت جهانی
۱.۱ تحلیل ساختار تعرفهها
تعرفهها ابزار سنتی اما همچنان مؤثر سیاست تجاری هستند. اگرچه کشورها بهطور گسترده به سمت کاهش تعرفهها حرکت کردهاند، اما بررسی دادههای WTO نشان میدهد که:
- میانگین تعرفه اسمی در کشورهای توسعهیافته: حدود ۳.۸٪
- میانگین تعرفه در کشورهای در حال توسعه: بین ۱۰ تا ۱۵٪
- کشورهای آفریقایی و کمتر توسعهیافته همچنان تعرفههای بالایی دارند (بیش از ۲۰٪ در برخی حوزهها)
ساختار تعرفهای جهان در حال حاضر بیشتر بر مبنای سیاستهای ترجیحی، تعرفههای هدفمند و اقدامات ضد دامپینگ بنا شده، نه بر موانع فراگیر. بنابراین، نقش تعرفهها بهجای ابزار درآمدی، به ابزاری ژئوپلتیک و صنعتی تغییر یافته است.
- سیاست تعرفهای ایالات متحده: ابزار فشار یا حمایت؟
۲.۱ تحول در سیاست تعرفهای ایالات متحده
تا پیش از ۲۰۱۸، ایالات متحده سیاستی مبتنی بر تجارت آزاد و مشارکت چندجانبه داشت. اما از دوران ترامپ، با شعار “اول آمریکا” (America First)، تعرفهها به ابزاری برای فشار سیاسی و اقتصادی تبدیل شدند. این روند با شدت کمتر در دوره بایدن نیز ادامه یافت.
۲.۲ ابزارهای قانونی آمریکا برای اعمال تعرفه
- بند ۳۰۱ قانون تجارت (۱۹۷۴): به دولت اجازه میدهد در صورت رفتار ناعادلانه کشورها، تعرفه وضع کند (استفاده علیه چین)
- بند ۲۳۲ قانون گسترش تجارت (۱۹۶۲): وضع تعرفه برای حفظ امنیت ملی (فولاد و آلومینیوم)
- بند ۲۰۱: حمایت موقت از صنایع در معرض تهدید (پنلهای خورشیدی و ماشینهای لباسشویی)
- تحلیل موردی: جنگ تجاری ایالات متحده و چین
۳.۱ دادههای تجاری
- در سال ۲۰۱۷، صادرات چین به آمریکا: ۵۰۵ میلیارد دلار
- پس از اعمال تعرفهها در ۲۰۱۹: کاهش به ۴۱۹ میلیارد دلار
- صادرات کشاورزی آمریکا به چین (مثل سویا): کاهش بیش از ۵۰٪ طی ۱۸ ماه نخست
۳.۲ تحلیل اثرات:
اثر | آمریکا | چین | جهان |
افزایش قیمت واردات | ✅ | ❌ | ✅ |
کاهش رشد اقتصادی | ❌ | ✅ | ✅ |
انحراف تجاری | ✅ (از چین به ویتنام) |
❌ | ✅ (سود کشورهای ثالث) |
بیثباتی در زنجیره تأمین | ✅ | ✅ | ✅ |
۳.۳ ارزیابی:
ایالات متحده به هدف اول خود (فشار بر چین) تا حدی دست یافت، اما در عوض هزینههای زیادی بر دوش مصرفکننده داخلی و صنایع پاییندستی گذاشت. از منظر اقتصادی، جنگ تعرفهای بیشتر یک بازی حاصلجمع صفر بود که برندگان اصلی آن کشورهای ثالث مانند ویتنام، مکزیک و هند بودند.
- تأثیرات جهانی تعرفهگذاری آمریکا
۴.۱ تأثیر بر زنجیرههای تأمین
- شرکتهای بینالمللی مانند اپل و نایک تولید خود را به خارج از چین منتقل کردند (مثلاً به ویتنام، هند)
- سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در چین کاهش یافت.
- ساختار تأمین قطعات در صنایع فناوری بهشدت بازپیکربندی شد.
۴.۲ اثرات بر رقابتپذیری جهانی
- صنایع آمریکایی در بخشهایی که مواد اولیه وارد میکردند، با افزایش هزینه مواجه شدند.
- صنایع چینی نیز با تضعیف دسترسی به بازار آمریکا، به دنبال تقویت صادرات به اروپا و کشورهای آسیایی رفتند.
۴.۳ واکنش جهانی:
- اتحادیه اروپا: تسریع در قراردادهای دو جانبه (مثلاً با ژاپن و مرکوسور)
- چین: سیاست “دو گردش” (Dual Circulation) با هدف کاهش وابستگی به صادرات
- ایران و سایر کشورهای تحریمی: توجه بیشتر به سیاستهای جایگزینی واردات و منطقهگرایی
پیشنهادات راهبردی برای کشورها و بنگاهها
- تحلیل ریسک تعرفهای در بازارهای هدف بهصورت منظم
- تقویت پیمانهای دوجانبه و منطقهای برای کاهش وابستگی به بازارهای پرریسک
- توسعه تولید داخلی و بومیسازی فناوری
- انعطاف در زنجیره تأمین و استفاده از مبادی ورودی جایگزین
همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، تعرفهها دیگر صرفاً ابزاری برای حفاظت از تولید داخلی نیستند، بلکه به سلاحی ژئوپلتیک در رقابتهای اقتصادی بین قدرتها تبدیل شدهاند. در این چارچوب:
- ایالات متحده از تعرفه برای بازتعریف روابط قدرت در تجارت جهانی استفاده کرده است.
- این سیاستها اگرچه نتایج کوتاهمدتی در حمایت از صنایع داخلی داشتهاند، اما در بلندمدت موجب افزایش هزینهها و اختلال در جریان تجارت شدهاند.
- کشورهای صادرکننده باید با تنوعبخشی به بازار، انعطافپذیری زنجیره تأمین، و تقویت ارزش افزوده داخلی با این تغییرات مواجه شوند.
تأثیر تعرفهگذاری آمریکا بر ایران
- تأثیر مستقیم: محدود اما استراتژیک
از آنجا که ایران بهواسطه تحریمهای ثانویه ایالات متحده تقریباً روابط تجاری مستقیمی با بازار آمریکا ندارد، تأثیر مستقیم سیاستهای تعرفهای آمریکا بر صادرات ایران محدود است. اما در چند حوزه، اثرات مستقیم یا نیمهمستقیم قابلتوجهاند:
- فرصت صادراتی در بازارهای جایگزین آمریکا:
با خروج برخی صادرکنندگان (مثل چین) از بازار آمریکا، تمرکز آنها بر بازارهای منطقهای (مثل آسیای میانه، خاورمیانه و آفریقا) افزایش یافته که رقابت را برای ایران سختتر میکند.
- افزایش قیمت مواد اولیه وارداتی:
ایران بخشی از مواد اولیه و کالاهای واسطهای خود را از طریق کشورهای ثالث وارد میکند (مثلاً از چین، هند یا ترکیه). تعرفههای آمریکا بر این کشورها ممکن است قیمت جهانی برخی کالاها (مثل فولاد، پلیمر، ماشینآلات) را افزایش دهد که برای تولیدکنندگان ایرانی هم هزینهزا خواهد بود.
- فشار بر صادرات غیرنفتی ایران:
وقتی بازار جهانی در اثر جنگ تعرفهای کند میشود، تقاضای واردات کشورهای هدف ایران هم کاهش مییابد (مثلاً در عراق، سوریه، افغانستان یا آسیای میانه).
- تأثیر غیرمستقیم: از مسیر اقتصاد جهانی و زنجیرههای تأمین
الف. کاهش تقاضای جهانی
جنگ تعرفهای بین آمریکا و چین موجب کاهش رشد تجارت جهانی شده است. طبق آمار WTO، نرخ رشد تجارت جهانی کالا در ۲۰۱۹ به زیر ۱.۵٪ کاهش یافت (نسبت به ۳.۹٪ در ۲۰۱۷). این کاهش رشد، تقاضا برای کالاهای صادراتی ایران را نیز تحتتأثیر قرار داده، خصوصاً در بخشهایی مانند:
- محصولات پتروشیمی
- مواد معدنی
- کالاهای صنعتی نیمهساخته
ب. تغییر زنجیرههای تأمین
با انتقال خطوط تولید شرکتهای جهانی از چین به کشورهایی مثل ویتنام، هند و مکزیک، نقش ایران در زنجیرههای تأمین جهانی تضعیف شده؛ چراکه این کشورها با برخورداری از دسترسی آسانتر به بازارهای جهانی و رژیم تجاری پایدارتر، رقیب جدی ایران در صادرات کالاهای واسطهای، کشاورزی و حتی دارویی شدهاند.
ج. فشار بر نرخ ارز و قیمت کالا
افزایش قیمت جهانی برخی کالاها در پی تعرفهگذاری (مثلاً فولاد یا پلیاتیلن) به دلیل کاهش عرضه یا بالا رفتن هزینه واردات برای آمریکا، منجر به افزایش هزینه واردات در ایران نیز شده است. این امر بهصورت زنجیرهای بر قیمت تمامشده کالاهای داخلی هم اثرگذار بوده است.
- فرصتها برای ایران در شرایط جدید تجارت جهانی
در کنار چالشها، سیاستهای تعرفهای آمریکا فرصتهایی را نیز برای ایران فراهم میکند:
فرصت | شرح |
انحراف تجاری از چین | کشورهای مانند افغانستان، پاکستان، سوریه و عراق ممکن است بهدلیل خروج چین از بازارهای جهانی، به سمت واردات از ایران تمایل پیدا کنند. |
نیاز کشورهای همسایه به کالاهای جایگزین | افزایش قیمت جهانی برخی کالاها، ایران را به گزینهای مقرونبهصرفهتر تبدیل میکند (مثلاً سیمان، کاشی، مواد غذایی). |
توسعه پیمانهای منطقهای | در مقابل چندجانبهگری شکننده، ایران میتواند با فعالسازی پیمانهای منطقهای (اکو، شانگهای، اتحادیه اوراسیا) نفوذ تجاری خود را تقویت کند. |
توصیههای راهبردی
- دیپلماسی تجاری فعال با کشورهای همسایه برای پر کردن خلأ تجاری ناشی از جنگ تعرفهای.
- تنوعبخشی به بازارهای صادراتی با تمرکز بر بازارهای پرریسکتر اما باثباتتر از نظر تعرفهای.
- تحلیل مستمر روندهای تعرفهای جهانی و تطبیق ساختار تولید و صادرات با آنها.
- سرمایهگذاری در تولید کالاهای جایگزین واردات کشورهای تحریمشده یا هدف تعرفه.
در حالیکه ایران مستقیماً هدف سیاستهای تعرفهای آمریکا قرار ندارد، اما بهصورت غیرمستقیم از تبعات این سیاستها متأثر میشود؛ چه از طریق نوسانات قیمت جهانی، چه تغییر مسیر تجارت جهانی و چه افزایش رقابت در بازارهای منطقهای. برای کاهش این اثرات و بهرهبرداری از فرصتها، یک نگاه راهبردی در حوزه تجارت بینالملل و تحلیل رفتار اقتصادی قدرتهای بزرگ ضروری است.
https://iccnews.ir/?p=64996