بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نماینده بازار سرمایه ایران می تواند نقش بسزایی را در خصوصی سازی کارخانه ها و شرکت های دولتی ایفا کند اما این نقش در سال جاری به صورت برجسته تری ایفا شده است به گونه ای که بزرگترین عرضه اولیه تاریخ بورس اوراق بهادار ایران از طریق شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی با نماد “شستا۱″ که بزرگترین شرکت بخش عمومی کشور محسوب می شود، صورت گرفته است.
شرکت های دولتی در سال های اخیر به دلیل ملاحظاتی که وجود داشته به سختی حاضر به ورد به بازار سرمایه و انتقال بخشی از مالکیت سهام خود به سهامدارن حقیقی شده اند. اما در شرایط فعلی که کشور با تحریم های ظالمانه مواجه است، هر چند که این تحریم ها منجربه صدمات غیر قابل جبرانی به بخش های مختلف کشور شده است و مخصوصا دولت را به دلیل عدم فروش نفت کافی و صادرات محصولات غیر نفتی با کمبود قابل توجهی از نقدینگی و ارز مواجه کرده است، اما مزیت هایی نیز برای کشور داشته است که از جمله آن می توان به تامین نقدینگی دولت از طریق بازار سرمایه اشاره کرد. ضمنا دولت در حال حاضر و با توجه به بودجه سال ۱۳۹۹ با کسری مواجه می شود. البته شایان ذکر است، با ورود ویروس کرونا به کشور و درگیر شدن اکثریت مردم با این ویروس و اختلال در مایحتاج زندگی آنها همچنین مشکلاتی که ویروس مذکور در بخش بهداشت و درمان کشور در تامین ضروریات بهداشتی آنها ایجاد کرده است، دولت نسبت به سال های قبل نیاز به تامین نقدینگی با سرعت بیشتری دارد.
همه ی موارد مذکور و فشار حداکثری برای تامین نقدینگی برای دولت، منجر به آن شده است تا دولت تصمیم به واگذاری سهام بزرگی چون” شستا ۱″ به بورس اوراق بهادار تهران بگیرد و شاید اگر کشور با تحریم ها مواجه نبود و دولت دچار مشکل تامین نقدینگی نمی شد،( با توجه به آنکه در سال های اخیر به صورت قابل توجهی مسئولین رده بالای کشور به واگذری شرکت های دولتی و تصدی گردی دولتی تاکید کرده اند) این اتفاق نمی افتاد. عرضه ی سهام “شستا ۱” منجر به تامین نقدینگی ۷ هزار میلیارد تومانی برای دولت شده است که رقم بسیار قابل توجهی در شرایط فعلی کشور آن هم در یک روز کاری است.
شروع این واگذاری قابل توجه از جانب دولت مزیت های فراوانی دارد که در ذیل به آن اشاره می شود:
- دولت در صورت امکان می تواند در یک روز کاری به تامین مالی قابل توجهی از جانب بازار سرمایه دست یابدکه به دلیل زمانبر نبودن مزیت قابل توجهی محسوب می شود و نسبت به روش های دیگر چون مزایده و مذاکره، با راحتی بیشتری امکان پذیر است.
- جلب سرمایه های پراکنده و پس اندازهای کوچک مردم به وسیله بازار معاملات اوراق بهادار ساز و کاری است که از طریق آن می توان سرمایه هایی عظیم فراهم آورد. چنین شیوه ای موجب می شود سرمایه های اندک جذب سرمایه های مولد شده و به رونق اقتصادی منطقه و کشور کمک کنند. در حالی که در نبود اینگونه امکانات جهت سرمایه های کوچک، سرمایه ها به فعالیت های غیرمولد و دلال بازی هدایت می شوند، که موجب ایجاد تورم و دیگر مشکلات اقتصادی نظیر عدم اشتغال، پایین آمدن تولید ناخالص ملی و غیره خواهد شد.
- با پذیرش سهام شرکت ها در بورس مشارکت عام مردم در فعالیت های تولیدی تحقق یافته و با گسترش مالکیت شرکت های مزبور، مدیریت از مالکیت جدا شده و حاکمیت سرمایه از بین می رود و مردم نیز در مالکیت سهام های دولتی بزرگ قرار می گیرند.
- با نظارت و کنترلی که بورس به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق مؤسسات حسابرسی معتمد بورس بر عملکرد شرکت ها دارد از حساب سازی ها و تضییع حقوق سهامداران جزء جلوگیری می شود و با توجه به اینکه موقع پذیرش سهام شرکت ها توسط هیأت پذیرش، رسیدگی های لازم به لحاظ حصول اصمینان از تداوم تولید و استحکام مالی، اعتباری و تجاری شرکت به عمل می آید، لذا شرکت ها برای پذیرش سهام خود در بورس دست به اصلاح ساختار مالی خود می زنند و به دلیل شفافیت ایجاد شده، خریداران سهام می توانند با خیال راحت سهام این قبیل شرکت ها را از طریق بورس خریداری کنند.
- در ایران از ابتدا انتظار زیادی از بانک هابرای تامین مالی وجود داشت، اما در سال های اخیر بانک های ایرانی به منظور کسب سود زیاد و پوشش دادن ضررهای خود، سرمایه زیادی را صرف خرید املاک و ساختمان کرده اند و با وقوع رکود در بخش مسکن و فروش نرفتن این املاک و ساختمان ها، بانک های ایرانی دچار مشکل شدند و به دلیل عدم دسترسی به نقدینگی، مانند گذشته قادر به تامین مالی قابل توجه برای دولت نیستند. تامین نقدینگی دولت از بازار سرمایه منجر به کاش فشار بیشتری بر بخش بانکی کشور به عنوان نماینده بازار پول کشور می شود و تکیه بیش از حد دولت به تامین مالی از طریق بانک ها کاهش می یابد. به این دلیل که تا به حال بیشتر تامین مالی از طریق بانک ها ( حدود ۹۰ درصد) صورت می پذیرفته است باید توازنی بین ساختار مالی بانک محور و بازار محور در کشور ایجاد شود که قدم اخیر دولت در این زمینه می تواند به صورت قابل توجهی در ایجاد این توازن، مثمر ثمر واقع شود.
- شرکت های دولتی با پیوستن به سازمان بورس اوراق بهادار و واگذاری سهام خود به بخش خصوصی (عموم مردم) به اهدافی نظیر، بازدهی تولید، افزایش کمیت و تنوع کالا و خدمات، توسعه بازار سرمایه، گسترده شدن مالکیت سهام دست می یابند.
اما با توجه به مزیت های مذکور، ذکر نکته ای ضروری به نظر می رسد: انتظار بر این است که دولت با عرضه ی سهام شرکت های دولتی و واگذاری بخشی از مالکیت آن به مردم، این نکته را در نظر داشته باشد که از این سهام های عرضه شده حمایت قابل توجهی به عمل آورد و با این حمایت منجر به اعتماد سازی برای مردم شود تا برای عرضه های بعدی شرکت های دولتی، مردم با فراغ بال و بدون تردید سهام های مذکور را خریداری کنند تا هم دولت به سرعت به نقدینگی مورد نیاز خویش دست یابد و هم مردم با خرید سهام به سود مورد نظر دست یابند. دولت بعد از عرضه ی سهام های مورد نظر خویش و جذب نقدینگی مورد نیاز بازار را رها نکند چرا که عدم اعتماد در بازار سرمایه حتی در یک مورد، نیز پیامد های غیر قابل جبرانی را به بار می آورد. در بخش سهام های دولتی نسبت به سایر سهام ها باید این نکته مورد توجه قرا گیرد که چارچوب هایی برای آن لحاظ شود که قابل اعتماد باشد، اطمینان آن بالا باشد، ریسک آن پایین باشد.
تهیه شده در واحد اقتصادی اتاق تعاون
https://iccnews.ir/?p=36610