نیمه ماه ذی الحجه ، مقارن با ولادت امام هادی (ع) است.بدون تردید روزهای ولادت اولیای خدا ، با خیر و برکت بسیارهمراه است.
امام علی النقی ملقب به هادی (ع) در سال ۲۱۲ هجری قمری در منطقه ای به نام صریا ، در نزدیکی شهر مدینه ، متولد شد . پدر بزرگوارش او را به زیباترین نامی که در خاندان رسالت سابقه داشت نامید و نام علی بر وی نهاد. بعضی ازالقاب ایشان ؛هادی، ناصح ، فقیه، امین، نقی، و مرتضی است؛ چنان که امروز بیشتر دوستداران اهل بیت (ع) حضرت را با لقب مشهور «هادی» می شناسند.
امام هادی (ع) چهره ای درخشان و دوست داشتنی داشت. آنان که امام را دیده اند، نقل کرده اند که آن گرامی قامتی متوسط، چهره ای سپیدِ آمیخته به سرخی، چشم هایی درشت، ابروهایی گشاده و سیمایی شاداب و دلگشا داشت، به طوری که هرکه غمگین بود و به ایشان نظاره میکرد اندوهش را از یاد می برد. امام هادی (ع) علاوه بر زیبایی ظاهری ، همچون پدران خویش، از فضل و دانش بسیار بهرهمند بود. ایشان شش ساله بودند که پدر بزرگوارشان، امام جواد به دستور معتصم، خلیفه عباسی از مدینه به بغداد احضار شدند. در همان هنگام معتصم فرمان داد تا برای امام هادی (ع) که به همراه خانواده در مدینه بودند، آموزگاری انتخاب شود، تا ایشان را طبق خواست و سلیقه خود تربیت نمایند. ” الجُنَیدی” که جزو مخالفترین و دشمنترین مردم با اهل بیت(ع) بود، برای این کار انتخاب شد. جنیدی شروع به آموزش امام کرد. بعد از مدتی یکی از وابستگان به خلافت، جنیدی را دید و از بچهای که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد. جنیدی به او اعتراض کرد و گفت: ” بچه؟ این بچه است؟ من یک مسأله از ادب برای او بیان میکنم، او بابهایی از ادب را برای من بیان میکند که من استفاده میکنم! گاهی به او، وقتی میخواهد وارد حجره شود، برای اذیت نمودن او میگویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو! میپرسد: کدام سوره را بخوانم؟ پس یکی از سورههای طولانی را نام میبرم . او می خواند و جاهای مشکلش را برای من معنا می کند. اینها عالماند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآناند. سبحان اللّه”
امام هادی (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش، امام جواد (ع) ، در حدود هشت سالگی به امامت رسید. ایشان از همان زمان مسئولیت رهبری و هدایت دینی مسلمانان را به مدت ۳۳ سال برعهده گرفت. ۱۳ سال از این دوران را در مدینه و ۲۰ سال نیز در سامرا سپری شد. دوران امامت پیشوای دهم، مصادف با حکمرانی شش تن از سلاطین عباسی به نام های معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز بود. همزمانی دوره امامت امام هادی با این خلفا، نشان دهنده جنگ قدرت در درون حاکمیت بود. در این شرایط ، ظلم و خودکامگی حکمرانان، چنان گسترش یافت که عرصه بر همه بویژه منادیان حقیقت، بویژه شخصیتی چون امام هادی (ع) بسیار سخت کرد.
امام هادی (ع) تا پیش از خلافت متوکل در مدینه ساکن بودند و به همه ی امور شیعیان رسیدگی می کردند، تا این که متوکل به خلافت رسید. متوکل، علویان را در محاصره ی اقتصادی قرار داده بود. او اکثر سادات آن زمان را دستگیر و زندانی کرده بود. از هولناکترین اقدامات او در دوره ی حکومتش، انهدام و تخریب مرقد امام حسین (ع) بود. متوکل به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام هادی (ع) در میان مردم داشت، ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند، تا امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد. پس از آمدن امام به سامرا همین امر نیز اجرا شد و و تمام دیدارها و رفت و آمدها توسط نیروهای حکومتی کنترل می شد. جو اختناق بسیار شدید، دسترسی به امام هادی را برای مردم دشوار کرده بود .اما با این وجود امام هادی (ع) با درایت و برخوردی حکیمانه ضمن نشر و گسترش اصول و مبانی دین ، امت وجامعه اسلامی را از قرار گرفتن در سراشیب سقوط و انحطاط نجات بخشید.
ازجمله تدابیر امام هادی (ع) ، ایجاد شبکههای ارتباطی برای حفظ، تقویت و انسجام اجتماعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با دوستداران اهل بیت پیامبر در مناطق مختلف جهان اسلام بود. ایشان از طریق نمایندگان و وکلاى خود با شیعیان ، که در تمامى سرزمین هاى پهناور اسلامى آن روزگار پراکنده بودند، ارتباط داشتند. البته این نوع ارتباط از زمان امام صادق (ع) شروع شده بود. این وکلا علاوه بر جمع آورى وجوهات، به مسایل فقهى و عقیدتى مردم نیز پاسخ می دادند. وجود این نمایندگان باعث شده بود، مردم که به طور مستقیم امام را نمی دیدند، دچار دغدغه و نگرانی نباشند و از طریق واسطه های امام با آن حضرت ارتباط برقرار کنند. البته این نمایندگان مورد اعتماد کامل امام هادی (ع) بودند. به عنوان نمونه درباره حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) که نماینده امام هادی (ع) در شهرری بود، آمده است که امام(ع) در جمع برخی از بزرگان ری که به زیارت ایشان آمده بودند تا سوالات شرعی و علمی خود را بپرسند، با صراحت فرمودند: با وجود عبدالعظیم حسنی لزومی ندارد شما مستقیم به من مراجعه کنید، ایشان که نیابت تام از سوی ما دارد شما را از ارتباط مستقیم با ما بی نیاز می کند.
در حقیقت امامان شیعه به اقتضای شرایط اجتماعی حاکم بر جامعه برنامه ای برای ارشاد و جریان فکری و فرهنگی جامعه در نظر گرفتند و در راستای فرهنگ سازی علوی به تربیت شاگردان برجسته بسیاری همت گماشتند تا پس از ایشان، کاروان اسلام و دوستداران اهل بیت، را به سوی پرستش خداوند و برپایی تمدّن واقعی اسلامی رهنمون باشند. این یاران نیز به نوبه خود شاگردان زیادی را تربیت کردند تا بعد از آنها در پیشبرد مقاصد آنان تلاش کنند. شاگردان امام هادی (ع) که در منابع تاریخی نام بیش از صد و پنجاه تن آنان ذکر شده، علاوه بر اینکه به روایت احادیث و انتقال افکار و اندیشه های ناب اسلام ، در زمینه علوم پایه نظیر طب،جغرافیا ، تاریخ ، نجوم، و ریاضی نیز توانستند آثاری از خود بر جای گذارند. و این آثار توانست بعد از چندین قرن در شکوفایی فرهنگ اسلامی در مناطق مختلف جهان اسلام اثرگذار باشند.
یکی از راههای بیان حقایق دین در مکتب تشیع، ادعیه و زیارتنامه هایی است که از ناحیه معصومین(ع) صادر و به شیعیان تعلیم داده شده است. از مهمترین زیارات ائمه اطهار(ع) در نزد شیعیان، توجه و اهتمام به زیارت روز عید غدیر یا ” زیارت غدیریه “است. این زیارت از لسان مبارک امام هادی (ع) است، که محتوای آن یک منبع غنی قرآنی و روایی در اثبات ولایت امام علی(ع) است. تاریخ صدور این زیارتنامه به سالی برمیگردد که معتصم عباسی آن حضرت را به بغداد احضار کرد، در این موقعیّت امام به زیارت امیرالمومنین(ع) تشریف فرما شدند، و یکی از کمنظیرترین زیارتنامههایی را که بخشی از عقاید شیعه در آن مطرح است، بیان فرمودند. امام هادی(ع) با استناد آیاتی از قرآن به بیان فضایل و مناقب سیاسی و اجتماعی امام علی(ع) پرداخته است. ایشان در این زیارتنامه به آیاتی برای اثبات امامت استناد کرده که تفسیر و تأویل آنها مختص به امیرالمؤمنین است. از جمله آیه اول سوره نبأ که مفسران متعددی اعم از شیعه و سنی ،خبر بزرگ (نباعظیم) را به مساله ولایت تفسیر کرده اند.
” زیارت جامعه کبیره” یکی دیگر از آموزههای امام هادی (ع) است که به تبیین دقیق و صحیح ارتباط امام با اصول محوری چون توحید، نبوت و معاد می پردازد. زیارت جامعه کبیره که بازتابی از علم بیکران امام هادی (ع) است، از معتبرترین ادعیه در معرفی از مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. این زیارت در کنار مفاهیم نغز اعتقادی دارای مضامین عالی و فصاحت و بلاغت بی نظیری است. امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره ، ائمۀ معصوم (ع ) را به عنوان رهبر سیاسی و فکری و معنوی جامعه اسلامی معرفی کردند. در این زیارت آمده است:
… رضیکم خَلفاءَ فی اَرضه وَ حُجَجاً عَلی بَرّیته وَ اَنصاراً لِدینِهِ وَ حَفَظَهً لِسِرّهِ و خَزَنَهً لِعِلمِه وَ مُستودَعاً لِحکمهِ وَ تَراجِمهً لِوَحیهِ وَ اَرکاناً لِتوحیدِه وَ شّهداءَ عَلی خَلقِه وَ اعلاماً لِعبادِه وَ مَناراً فی بلاده وَ اَدِلّاءَ عَلی صِراطِهِ؛ خداوند شما را برای جانشینی در زمیناش و حجت بودن بر بندگاناش و به عنوانِ یاریکننده دیناش و حافظ سرّش و گنجینهای برای دانشاش و امانتدار حکمتاش و مفسران وحیاش و اساس یگانگیاش و گواهانی بر مخلوقاتش و نشانههایی برای بندگاناش و مشعلهایی در شهرهایش و راهنمایان راه مستقیماش قرار داد.
با عرض تبریک مجدد به مناسبت سالروز ولادت امام هادی (ع) ، گزیده ای از کلام نورانی ایشان را می شنویم . امام هادی می فرماید : خَیرٌ مِنْ الخیر فاعِلُهُ، و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ الهَوْلِ راکِبُهُ: بهتر از نیکی، نیکوکاری است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناکتر از وحشت، آورنده آن است.
https://iccnews.ir/?p=38843