بدون تعریف دقیق و فهم مشترک از جهش تولید نمیتوان سازوکار مناسب و با اهداف قابل حصول طراحی کرد، بنابراین ابتدا به تعریف و بعد به الزامات جهش تولید میپردازیم.
“جهش” در لغتنامه دهخدا جستن، جهیدن، پرش و در انگلیسی JUMP و در فرانسه Mutation (موتاسیون) و در علم اقتصاد جهش تولید به معنای خلق ثروت و درآمد تعریف شده است.
اما مفهوم جهش به معنای افزایش توان علمی، فنی، صنعتی، نوآوری، مدیریتی، فرهنگی، قانونی و حقوقی برای رسیدن به افزایش تولید و کاهش فاصله با کشورهای پیشرو و با رشد حداقل ۸ درصد است. بعد از تعریف نیاز به فهم مشترک بهدلیل عدمتقابل تئوریها و عدم تضعیف انرژی که عدم توجه به آن موجب کندی رشد یا محقق نشدن اهداف میشود میپردازیم.
بررسی عقاید مختلف در مقالات و نظریههای کارشناسان حاکی از آن است که فهم مشترک از جهش تولید وجود ندارد و تا زمانیکه به فهم مشترک نرسیم، جهش تولید و برنامهها و استراتژیهای آن با شکست روبهرو میشود. ضروری است دانشگاهها، سهقوه، بخشخصوصی، تشکلهای خصوصی و نهادهای عمومی دولتی و غیردولتی و تاثیرگذاران به یک مفهوم مشترک برسند تا با کمک همدیگر و قرار گرفتن در یک راستا سرعت جهش را تقویت و منازعات و اختلافات را کاهش دهند. اگر مسوولان نتوانند ساختارهای سازگار درست کنند جهش تولید فقط در حد شعار باقی خواهد ماند و عملی نخواهد شد.
بخشی از پیشنیازها و الزامات جهش تولید عبارتند از:
۱- تغییر نگرش
برای هر تغییری ابتدا باید تغییر نگرش را در دستور کارمان قرار دهیم. تا زمانیکه نگرش و دیدگاه ما برای جهش تولید مناسب نباشد اهداف به نتیجه نخواهد رسید.
تغییر نگرش در انتخاب و انتصاب مدیران (شامل دولت، بخشخصوصی و بخش عمومی)، تغییر نگرش و تجدیدنظر در روابط بینالملل، احیای اعتماد ملی و بینالمللی برای کالاهای ایرانی، تغییر نگاه به سرمایهگذار و ثروتمند، تغییر نگرش در ارائه مشوقهای اقتصادی و مالی، تغییر نگرش نظام مالیاتی، تامین اجتماعی و حاکمیت به تنگناهای اقتصادی و تولیدی و مشوقهای اقتصادی، تغییر نگرش و اعتقاد به قانون بازار بهعنوان ایجادکننده شرایط برابر رقابت برای همه، تغییر نگرش در انتخاب تکنولوژی (تکنولوژیهای نسل ۲ و تقلیدی و کپیبرداری تکنولوژی نسل ۲ کمکی به تولید مستمر نمیکند، باید این فکر تغییر پیدا کند و حداقل از نسل سوم و در بهترین حالت از نسل ۴ استفاده شود) و تغییر نگرش در وضع قوانین و مقررات پیشرو تولید
بهطور کلی مطالعات مککنزی نشان میدهد یک تغییر موفق زمانی انجام میشود که همزمان در ساختارها، سیستمها، استراتژیها، مدیریت، نیروی انسانی و سبک مدیریت و ارزشهای مشترک سازمانی تغییر ایجاد شود، آن اهداف معین قابل وصول نخواهند بود و آن تغییر به نتیجه نخواهد رسید.
۲- ایجاد ساختارهای سازگار در بخش نرمافزاری و سختافزاری شامل قوانین و مقررات، سیستمها، ساختارهای فیزیکی (جاده، ریل، برق، آب، گاز، منابع مالی و…).
۳- احیای اعتماد داخلی به صنایع و تولیدات کشور و همچنین اعتمادسازی برای شرکای منطقهای و بینالمللی خارجی برای استفاده از کالاهای ایرانی.
۴- انسجام مدیریتی و سیستمی برای پذیرش نسل چهار تکنولوژی و اجبار و تشویق شرکتهای تولیدی و خدماتی برای پذیرش الزامات نسل چهار تکنولوژی و حرکت به سوی آن (حدود ۷۰درصد صنایع داخلی با تکنولوژی نسل دوم کار میکنند که بهرهوری، کیفیت و توانایی تولید بسیار پایین و قیمت تمامشده بالا و گران دارد و در نتیجه جز بدهی، کیفیت پایین، عدم شرایط رقابت و نهایتا امکان ادامه تولید در آینده را نخواهند داشت که خود مانع جهش تولید است.) جهش تولید یعنی پذیرش حداقل نسل سوم و نسل چهارم تکنولوژی، هم در بخش سختافزاری و هم نرمافزاری.
۵- اصلاح روابط خارجی و اعتقاد به اصول بینالمللی جهت رشد اقتصادی. به معنای دیگر باز تعریف مجدد از دیپلماسی اقتصادی، کاری که چین با حفظ ایدئولوژی انجام داد.
۶- اصلاح فضای کسب و کار.
۷- تقویت سیستمهای حقوقی- تجاری و ایجاد ساختارهایی که نیاز اقتصاد به نقدینگی را کاهش و روانسازی کارها را تضمین کند.
۸- اصلاح ساختار بودجه.
۹- خصوصیسازی واقعی.
۱۰- رقابتی کردن اقتصاد.
۱۱- ارائه برنامههای استراتژیک عملی برای چشمانداز.
۱۲- ارتقای شاخص آزادی اقتصادی که رتبه آن در میزان سرمایهگذاری خارجیها موثر است. ایران در سال ۲۰۱۸ در رتبه ۱۵۵ بوده است. حتی اگر تحریمها هم وجود نداشت، جذب سرمایهگذاری آسان نخواهد بود.
۱۳- اجرای قانون «تصمیم». در کشور ما در چند سال اخیر تصمیمات بزرگی گرفته نشده است. تا زمانی که تصمیمات بزرگ و شجاعانه در راستای درست و واقعی گرفته نشود، هرگز جهش تولید واقعی عملی نخواهد شد و مثل سالهای گذشته درجا خواهیم زد.
۱۴- بهرهبرداری مناسب از نیروی انسانی
ایران در شاخص توسعه منابع انسانی رتبه ۵۰ را دارد اما در بهکارگیری منابع انسانی ۱۲۸ است. جهش تولید بدون بهرهبرداری مناسب از نیروی انسانی انجام نمیشود.
طی چهل سال گذشته (۱۹۷۸ تا ۲۰۱۸) براساس دادههای بانک جهانی رشد اقتصادی ایران پایینترین رشد اقتصادی منطقه به شرح زیر بوده است:
اقتصاد قطر ۴۲ برابر، عمان ۲۶ برابر، امارات ۲۰ برابر، پاکستان ۱۶ برابر، ترکیه ۵/ ۱۳ برابر، عربستان ۹ برابر، کویت ۵/ ۸ برابر، عراق ۴/ ۷ برابر و ایران ۴/ ۵ برابر بزرگتر شده است.
یعنی کمترین رشد اقتصادی در منطقه مربوط به ایران است حتی از عراق هم کمتر، در صورتی که در چشمانداز و اهداف تعیینشده برای ایران رتبه اول پیشبینی شده است. آیا با این آهنگ میتوانیم به قطب اول منطقه تبدیل شویم و به جهش تولید برسیم؟
۱۵- عدم مداخلات دولت در اقتصاد و تمکین از قانون بازار
اگر تغییر نکنیم و همان راهی را که قبل از این میرفتیم برویم، به همانجایی میرسیم که قبلا رسیدیم و آمار آن به اطلاع رسید، باید پوستاندازی کنیم، تابوها و محدودیتها، افکار کهنه و سنتی را کنار بگذاریم و تجربه ارزشمند کشورهای پیشرو را ملاک عمل قرار دهیم و استارت جهش تولید را بزنیم. چینیها میگویند «مهم نیست گربه سیاه باشد یا سفید، مهم آن است که موش بگیرد.» توسعه و رشد هم تضادی با اعتقاد ما ندارد، تنها باید شجاع باشیم و بپذیریم و از مدیران پرتوان، تصمیمگیر، با دانش، شجاع و مسوولیتپذیر برای این کار استفاده کنیم. متاسفانه در کشور ما مدیران شجاع، تصمیمگیر و با دانش حذف میشوند یا در پستهای مناسب قرار نمیگیرند. با این مسیر جهش تولید محقق نمیشود. ممکن است در مقطعی محقق شود، ولی جهش تولید واقعی به وقوع نمیپیوندد.
مهمترین راهبرد تحقق «جهش تولید»
رهبر انقلاب در روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت در ارتباط تصویری با هفت مجموعه تولیدی در هفت نقطه کشور سخنان مبسوطی درباره الزامات جهش تولید و بهبود اقتصاد کشور ایراد کردند.
در یک بررسی تاریخی و روندی که کشور ما از قبل از انقلاب و بعد از انقلاب طی کرده، بهنظر میرسد که ایرانِ اسلامی نیازمند یک دکترین برای پیشرفت، و یک نظریه برای جهش اقتصادی و اقتدار است، تا در مقابل فشارهای استکبار و دشمنان بتواند با شرف و عزّت مسیر اسلامی خودش را طی کند و به تمدن اسلامی برسد. ایشان در طول دو دههی گذشته، بهویژه با انتخاب شعارهای سال و تعیین سیاستهای ابلاغی، با انواع سخنرانیهای مکرر و متعدد سعی کردند دکترین اقتصادی و پیشرفت این کشور را در لایههای مختلف نظام نهادینه کنند.
رهبر معظّم انقلاب نیز در یک دکترینی که تلفیق بسیار ایدهآل و مطلوبی است از اندیشههای اسلامی و اندیشههای علمی و تجربی بشر در مرز دانش به این مسئله اشاره دارند که حتماً باید نیروی کار و عناصر حوزه کار، کارآفرین، کارفرما، سرمایهگذار، صاحب ایده و صاحب فکر مورد تأکید جدی واقع بشود و از آنها غفلت نشود.
تعاونی، هم گرایی برای جهش تولید و ایجاد نسل برتر اقتصاد در کشور اسلامی
هدف جهش تولید شاید ایجاد نسل برتر اقتصاد ایران اسلامی باشد که باعث می شود تولید تقویت بشود ضریب تبدیل حامل های انرژی افزایش یافته ، منابع تولید ثروت واقعی به حداکثر برسد تا جایی که تاثیر گذاری آن بر زندگی و رفاه مردم مشهود خواهد شد و همه مردم در تولید ثروت مشارکت دارند .
تعاون در مقاطع گوناگون تاریخی، کارکردهای متنوع اقتصادی و اجتماعی داشته است و باور به ویژگیها و خصوصیات کارگشای بخش تعاون میتواند در پیشرفت اقتصادی مؤثر واقع شود.
مبانی علمی و مزیتهای اقتصادی تعاون موجب ایفای نقش تعاونگران در اقتصادهای دنیا گردیده است و سهم مهمی از اقتصادهای پیشرفته منوط به تلاش اقتصادی تعاونگران میباشد.
نهادسازی مناسبی در همین راستا انجام شد و مؤسسات مالی، بانکی و اعتباری بخش به صحنه آمدند و مسئولیت خدمات توسعهای بخش را عهدهدار گردیدند، درصورتیکه از این ظرفیتهای توسعهای استفاده گردد و منابع اعتباری با رویکرد توسعهای در اختیار بانک توسعه تعاون قرار گیرد، شرایط و بستر مناسبی برای حمایت بیشتر از تعاونگران و رونق تعاون فراهم خواهد گردید.
در سال جهش تولید باید به ایجاد نسل تازه اقتصادی که تولید ثروت را به حداکثر می رساند و مبنای تصمیم گیری را عملی می کند که کمک کنیم و درنهایت در این راستا هم گرایی کامل بخش تعاون کشور اسلامی با اقتصاد اسلامی و مقاومتی و موضوع جهش تولید ،ایجاد و زمینه های بسیار خوبی را هم به همراه خواهد داشت.
هنوز ظرفیت های زیادی در این حیطه موجود است که استفاده نشده است. تعاونی ها برمردم تکیه دارد و مردم در ثروت تعاونی شریکند و درنهایت مردم در تولید قوی سهم بزرگ اقتصادی می توانند بهره مند بشوند و توسعه را از همه نقاط سرزمین و کانون های جمعیتی آغاز کنند و با قدرت شاخص های برتر داشته و به شکل گیری اقتصادی تاب آور و پایدار کمک کنیم .
در حال حاضر ما تنها در جنگ اقتصادی نیستیم و جنگ اراده ها را هم داریم که این ترجمان ، می تواند به تحقق شعارما می توانیم در حوزه تعاونی منجر شودو همه ارکان به صورت مستقیم و غیر مستقیم در تولید و ایجاد ارزش افزوده به صورت واقعی تقویت بشوند و در نهایت بتوانیم رشد ، توسعه اقتصادی و جهش تولید را به حداکثر برسانیم.
فضای اقتصادی مدنظر همان ایجاد انگیزه اقتصادی سود آوری است. البته درصورتی که مبانی توسعه ای در بخش تعاون را به خوبی رعایت کنیم و نگاه توسعه ای را در بخش تعاون فراهم بیاوریم سود آوری حاصل می شود که منجر به منفعت فردی و جمعی و ملی خواهد شد و باعث می شود که در بخش اقتصادسهم بخش تعاون از بازارهای کالا پول و سرمایه و فضاهای دیگر به بیش از ۵۰ درصد افزایش پیدا کند.
در این سال باید تلاش کنیم حداقل در بخش تعاون علامت های مثبت و سازنده اقتصادی را به صورت کامل برای مردم رونمایی کنیم و با توسعه جامعه تعاونی ها بتوانیم با رویکرد جهش تولیدات ، کشاورزی را با توجه به انبوه تعاونی های کشاورزی تا دو برابر افزایش بدهیم که در نرخ بیکاری و کاهش نرخ آن سهیم بوده و تک رقمی اش کنیم و توسعه عدالت محور و توزیع عادلانه ثروت را تحقق بدهیم در نتیجه شاخص اقتصادی پایدار شکل خواهد گرفت و و نسل تازه ای در اقتصاد مردم محور عدالت محور و تاب آوری پایدار تاسیس کنیم.
باید بپذیریم که کارکرد تعاون در راه جهش تولید قابلملاحظه است و در صورت همکاری با این بخش بزرگ در کشور، ذینفعان مستقیم طرحهای ملی کارآفرینان و تعاونگران و اشتغال آفرینان هستند و ذینفعان غیرمستقیم عموم مردم میباشند، ازاینرو اختصاص منابع اشتغالزا چه به کارآفرینان بخش تعاون و چه کارآفرینان غیر تعاون، بسیاری از اهداف راهبردی کشور از قبیل جهش تولید و حفظ و ایجاد اشتغال را محقق خواهد نمود.
همواره اطلاعرسانی شفاف و گستردهای برای انجام طرحهای ملی صورت گرفته است و این طرحها امکان و بستر ممتازی برای حمایت از تعاونگران نیز مهیا کرده است.
مبحث تولید فراتر از فرآیند فعلی تولید است و چنانچه تولید علم و فناوری نیز به شکل مناسبی انجام شود، فرآیندهای تولید در مسیر کارآمدتری قرار میگیرد و زمینههای جهش تولید فراهم خواهد شد.
باید توجه داشته باشیم که تعاونگران در صورت توجه، ظرفیتهای ویژهای را در اقتصاد ملی ایجاد میکنند و چنانچه در طرحهای ملی و تسهیلات توسعهای شرایطی فراهم گردد که تعاونگران به میدان آمده و نقشآفرینی نمایند، اهداف کمی و کیفی بخش تعاون با ضریب بهتری قابلدستیابی است.
هر طرح و اقدام از سوی دولت یا بخش خصوصی مبتنی بر ملاحظات آمایشی صورت پذیرفته، اثربخشی مناسبی بجا گذاشته است و چنانچه طرحها به لحاظ ابعاد مختلف علمی و واقعنگری از پشتوانه کافی برخوردار نباشد، نتایج مطلوبی حاصل نخواهد شد.
*یادداشت محسن حاج محمدی
کارشناس ارشد مدیریت و ارتباطات و مدرس دانشگاه
https://iccnews.ir/?p=38833